بر اساس مصوبه هیئتوزیران ایران، گردشگران چینی که از تاریخ ۲۵ تیرماه امسال به ایران سفر میکنند، از دریافت ویزا معافند و میتوانند تا سقف ۲۱ روز، بدون ویزا در ایران اقامت داشته باشند.
لغو ویزا از سوی کشورها اغلب با اهداف اقتصادی و امنیتی انجام میشود. معافیت یکطرفه چینیها، از چند سال پیش از سوی بخشی از جامعه گردشگری ایران به سازمان میراث فرهنگی پیشنهاد شده بود. نهایتاً دولت ایران در تیرماه سال ۱۳۹۸ موضوع لغو یکطرف ویزا را برای چینیها را تصویب و ابلاغ کرد.
علیاصغر مونسان، رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری ایران، در گفتوگو با پایگاه اطلاعرسانی دولت، هدف از این اقدام را جذب سالانه ۲ میلیون گردشگر چینی اعلام کرده است: «هدفگذاری ما این است که با ظرفیتها و جاذبههای گسترده کشورمان بتوانیم سالانه میزبان ۲میلیون گردشگر چینی باشیم». مونسان در این مصاحبه از جلسات متعددش با فعالان گردشگری برای عملیاتی شدن ورود بدون ویزای چینیها سخن گفته است و نقطه تمرکز سازمان متبوعش را بر بحث تبلیغ و معرفی ایران بهعنوان یک مقصد گردشگری جدید به چینیها اعلام کرده است.
توریستهایی که در مشت دولت چین قرار دارند
در سال ۲۰۱۷ حدود ۱۳۰ میلیون و در سال ۲۰۱۸ بیش از ۱۴۰ میلیون چینی به عنوان توریست به دیگر نقاط جهان سفر کردهاند. کشورهای همسایه چین در جنوبشرق آسیا مهمترین مقاصد گردشگری چینیها بوده است و پس از آن، اروپا و آمریکا با فاصله بسیار در جایگاه دوم و سوم قرار دارند. چین با شتاب بسیار در حال تثبیت خود بهعنوان دارنده بزرگترین جمعیت توریست در جهان است و این شاخص جدید، این قدرت را به دولت آن کشور داده است تا از این ابزار اقتصادی نوظهور، به شکل گستردهای در مناقشات منطقهای استفاده کند.
برای نمونه، در ابتدای سال ۲۰۱۷، دولت کرهجنوبی برای مقابله با خطر موشکهای بالستیک کرهشمالی، تصمیم به خرید و استقرار سیستم ضدموشکی «تاد» از ایالات متحده گرفت. این موضوع با ناخرسندی شدید چینیها مواجه شد و آن اقدام را نوعی تهدید برای خود تلقی کردند. پاسخ اولیه چینیها به این اقدام کره جنوبی، وضع تحریمهای تجاری موقت بر کسبوکارهای کرهای در خاک چین بود. اما چینیها از ابزار دیگری نیز استفاده کردند که اثرش چند ماه بعد در اقتصاد کرهجنوبی نمایان شد. دولت چین علاوه بر حذف «بسته توریستی» کرهجنوبی از تورهای بینالمللی در آژانسهای گردشگری وابسته به دولت، آن دسته از آژانسهای گردشگری نیمهخصوصی را که آن بسته را ارائه میکردند، تهدید به جریمه کرد. نتیجه این اقدام، افت ۴۰ درصدی ورود گردشگران چینی به کرهجنوبی بود. اهمیت این کاهش در شمار گردشگران ورودی برای کرهجنوبی در آن بود که چینیها بهتنهایی ۵۰ درصد بازار گردشگری ورودی کرهجنوبی را به خود اختصاص دادهاند.
دولت چین ابزارهای قدرتمندی برای هدایت گردشگران انبوهش به مقاصد دلخواه دارد. ۵۸ درصد از ۱۴۰ میلیون سفر توریستی چینیها به خارج از کشور، توسط آژانسهایی برنامهریزی میشود که مانند دیگر شرکتهای بزرگ چینی، به شکل مستقیم یا با یک واسطه به دولت وابستهاند. بخش عمدهای از ۴۲ درصد باقیمانده از این سفرها نیز توسط نمایندگان تجاری شرکتهای گردشگری خارجی برنامهریزی میشود که غالباً همراهی با تمایلات سیاسی دولت چین را به مقابله با آن ترجیح میدهند. بخش بسیار کوچکی از این جمعیت ۱۴۰ میلیونی نیز که به شکل مستقل به سفر توریستی میروند، به دنبال مقاصد ارزان و در دسترس هستند. دولت چین از طریق کنترل بر نرخ بلیط یا حذف و اضافه کردن یک مقصد بینالمللی، میتواند بر رفتار این گروه کوچک نیز اثر بگذارد.
پیش از آن که توریسم بهعنوان ابزار قدرت جدید چین در مناسبات منطقهای آن پدیدار شود، اقتصاد بسیاری از کشورهای جنوبشرق آسیا به شکل معناداری با اقتصاد چین گره خورده بود. چین اکنون علاوه بر پیوندهای اقتصادی پیشین، اسلحه قدرتمندی به نام «حذف توریست» نیز دارد که میتواند هر زمان که لازم دید، به نفع یا علیه یک کشور از آن استفاده کند.
کرهجنوبی نخستین کشوری بود که این اسلحه قدرتمند چینی در آن آزمایش شد. پس از آن، چینیها با صراحت بیشتر، کشورهایی را که در مناقشه سرزمینی چین با تایوان گوشهچشمی به تایوان داشتهاند، تهدید کرده است که جریان توریستهای چینی به آن کشورها را متوقف خواهد کرد. جالب این است که این اسلحه جدید تاکنون بهخوبی اهداف پکن را محقق کرده است و پس از آسیای جنوبشرقی، این سلاح میتواند در مقیاس بینالمللی نیز منافع سیاسی و امنیتی چین را پشتیبانی کند.
حذف ویزا کارساز خواهد بود؟
ایران در حالی خود را برای ورود توریستهای چینی آماده میکند که به نظر میرسد درک درستی از بازار گردشگری چین ندارد. آمار و اطلاعات فراوان از ساختار بازار گردشگری چین، نشان میدهد که مذاکره سیاسی و اقتصادی با دولت چین برای گنجاندن بسته توریستی یک کشور در آژانسهای گردشگری وابسته به دولت، تأثیر بیشتری از تهیه بروشور به زبان چینی و حذف ویزا دارد. این شیوه، روشی است که ترکیه در پیش گرفته است. ترکیه علاوه بر افزایش سفرهای خطوط هوایی کشورش به شهرهای مختلف چین، مذاکرات رسمی با مقامات چینی را در دستور کار قرار داده است تا سهم چینیها را در میان گردشگران ورودیاش به شکل تصاعدی افزایش دهد.
علاوه بر این مذاکرات سیاسی، شناسایی علایق غذایی، فرهنگی و تفریحی چینیها و فراهم آوردن امکانات زیرساختی برای برآورده کردن این تمایلات، گام دیگری است که ترکیه با سرعت برداشته است.
این در حالی است که گردشگری ورودی در ایران، به دلیل تسلط احکام اسلامی در قوانین کشور، تنها میتواند پذیرای بخش کوچکی از بازار گردشگری بینالمللی باشد. توریسم صرفاً فرهنگی و ماجراجویانه، ۵ تا ۷ درصد بازار گردشگری جهانی را شکل میدهد. ترکیه در همسایگی ایران، با آنکه کشوری اسلامی است، ولی این مانع را سر راه خود نمیبیند.
با این اوصاف، به نظر میرسد چشمانتظاری ایران برای ورود سالانه ۲ میلیون توریست چینی (اگر بهواسطه توافقات امنیتی و سیاسی میان دو کشور تحقق نیابد)، بهاندازه هدفگذاری ایران برای ورود ۲۰ میلیون گردشگر در سند چشمانداز ۱۴۰۴ در سطح رؤیا باقی خواهد ماند.